درس (١٢٦) امام شناسي/استعجال ظهور

 

درس صدوبيست وششم امام شناسي
 
در يكي از كشورهاي اروپايي براي ادامه تحصيل درس مي‌خواندم، در فاصله بين محل سكونت و دانشگاه يك اتوبوس بيشتر رفت و آمد نمي كرد. براي آخرين امتحان عازم دانشگاه شدم كه ناگهان در بين راه اتوبوس خراب شد و سعي و تلاش راننده سودي نبخشيد، هيچ وسيله ديگري نبود، اضطراب و نااميدي وجودم را فرا گرفته بود... يك باره جرقه اي در مغزم زد كه ما وقتي در ايران بوديم در سختي‌ها به امام زمان ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ متوسل مي‌شديم. دلم شكست و اشكم جاري شد با خود گفتم: يا بقية الله اگر امروز به دادم برسي من قول مي‌دهم تا آخر عمر هرگز نماز اول وقت را فراموش نكنم.
 
پس از چند دقيقه اي آقائي آمد با راننده حرف زد دستي به ماشين زد و گفت ماشين را روشن كن و همين كه راننده استارت زد ماشين روشن شد من از شدت خوشحالي و عجله اي كه داشتم اصلاً متوجه آن آقا نشدم همين كه ماشين خواست حركت كند آن آقا آمد مرا به اسم صدا زد و گفت: عهدي كه با ما بستي يادت نرود!مير مهر، پور سيد آقائي، ص 344.
.

@استعجال ظهور:
 
يكي ديگر از آسيب‌هاي جدي در فرهنگ مهدويت، استعجال ظهور است.
 
 استعجال به معني عجله كردن و خواستن چيزي قبل از رسيدن وقت آن و تحقّق زمينه‌هاي لازم 
 
براي آنست.
 
انسان‌هاي عجول به خاطر ضعف نفس و كم ظرفيت بودن، متانت و سكون و آرامش خود
 
را از دست مي‌دهند و بدون در نظر گرفتن شرايط، خواهان تحقّق پديده‌ها هستند.
 
در فرهنگ ناب مهدويت و در برخورد با مسئله انتظار امام غايب، انسانِ منتظر، پيوسته در طلب 
 
ظهور است و با تمام وجود و اشتياق خواستار ظهور است و براي تعجيل امر فرج دعا مي‌كند 
 
ولي هرگز عجله نمي‌كند و هر چه غيبت به درازا كشد و انتظار، طولاني شود، باز هم صبر و 
 
شكيبايي را از كف نمي‌دهد بلكه عليرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و 
 
خواست او كمال تسليم را از خود نشان مي‌دهد و براي تحقّق همه زمينه‌هاي لازم براي ظهور 
 
مي‌كوشد و بردباري مي‌كند.
 
عبدالرحمن بن كثير گويد:
 
«خدمت امام صادق نشسته بودم كه مهرم داخل شد و عرض كرد:
 
قربانت گردم! به من خبر دهيد اين امري كه در انتظارش هستيم كي واقع مي‌شود؟
 
امام فرمود: ‌اي مهرم! دروغ گفتند وقت گذاران و هلاك شدند شتاب كنندگان و نجات يافتند 
 
تسليم شدگان.» ( 1 )
 
نهي از عجله و شتاب زدگي در امر ظهور به آن جهت است كه به دنبال عجله، روحيه يأس و 
 
نوميدي در انسانِ منتظر، پيدا مي‌شود؛ آرامش و صبوري را از دست مي‌دهد و حالت تسليم او 
 
به حالت گله مندي و شكايت تبديل مي‌گردد و از تأخير ظهور بي قرار مي‌گردد و اين بيماري را 
 
به ديگران نيز سرايت مي‌دهد و گاهي به خاطر استعجال ظهور به حالتِ انكار وجود امام، 
 
گرفتار مي‌شود.
 
گفتني است كه منشأ استعجال ظهور آن است كه نمي‌داند ظهور از سنت‌هاي الهي است
 
و مانند همه سنت‌ها بايد پس از تحقق همه شرايط و زمينه ها، انجام گيرد و بنابراين براي
 
وقوع آن عجله مي‌كند.
---------------------------------
1. كافى، ج 2، ص 191.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين



|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
مطالب مرتبط با این پست